بوسه

ساخت وبلاگ

شب دو دلداده در ان کوچه ی تنگ

مانده در ظلمت دهلیز خموش

اختران دوخته بر منظره چشم

ماه بر بام سراپا شده گوش

در میان بود به هنگام وداع

گفتگویی به سکوت و به نگاه

دیده ی عاشق و لعل لب یار

دل معشوقه و غوغای گناه

عقل رو کرد به تاریکی ها

عشق همچون گل مهتاب شکفت

عاشق تشنه لب بوسه طلب

هم چنان شرح تمنا می گفت

سینه بر سینه ی معشوق فشرد

بوسه ای زان لب شیرین به ربود

دختر از شرم سر انداخت به زیر

ناز می کرد ولی راضی بود !

اولین بوسه ی جان پرور عشق

لذت انگیز تر از شهد وشراب

لاجرم تشنه ی صحرای فراق

به یکی بوسه نگردد سیراب

نوبت بوسه ی دوم که رسید

دخترک دست تمنا برداشت

عاشق تشنه که این ناز بدید

بوسه را بر لب مغشوق گذاشت !

فریدون مشیری

شعر و شاعران نامدار...
ما را در سایت شعر و شاعران نامدار دنبال می کنید

برچسب : فریدون مشیری,بوسه,شعر, نویسنده : همایون homayount بازدید : 259 تاريخ : 3 / 3 / 1391 ساعت: 8:32